سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زن کژدمى است ، گزیدنش شیرین . [نهج البلاغه]

گردو

 
 
از م.م به م.ک ...(سه شنبه 88 شهریور 24 ساعت 2:19 صبح )

م.م : سلام م.ک من م.م هستم خوبی ؟

م.ک : اِ اِ اِ چه طوری تو ؟

م.م : من که خوبم شنیدم رفتی امروز ساعت 2 با دکتر حرف زدی .

م.ک : کدوم دکتر ؟ از سال 85 به بعد همه دکتر شدن .

م.م : همون دکتر که فقط بلده کمیته تشکیل بده .

م.ک : آ ها اون رو می گی ، آره نشست خوبی بود .

م.م : خوب چی شد ؟

م.ک : گفتن نگو .

م.م : بگو .

م.ک بگم ، بگم ، بگم ، بگم ...

م.م : خب حالا کیا بودن ؟

م.ک : من بودم دکتر رو مسئول دفتر دکتر و قدرت الله علیخانی

       گفتن شاید باز هم از این دیدار ها بذارن .

م.م : من فقط امیدم به خدا یعد به مردمه 

       شکایتم رو اول به خدا بعد به امام راحل می کنم.







بازدیدهای امروز: 5  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 28874  بازدید


» لینک دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «